سویلسویل، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره
علیسانعلیسان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

سویل و داداش علیسان

بدون عنوان

سلام دوستای گلم .امیدوارم حال همگی خوب باشه .ما هم خوبیمو دعا گو. امروز پنجشنبه هستش که ما واسه نهار دعوتیم از طرف خاله رقیه به تالار منظریه که عزیز اینا هم از دیروز اومدن خونه ی ما تا امروز با هم بریم وبعداز نهار هم که عذاداریو..... از مامان سویل واراز جون می خوام تا ادرسشو برام بذاره تا بتونم لینکش کنم خیلی ممنونم عزیزم راستی نمیدونم که از فردا بتونم بیام یا نه حالا بای تا دیدار بعد ...
23 آذر 1391

پنجشبه وجمعه ی ما

سلام میگم خدمت همه دوستای گلم . سلام نازنینم. عرضم به خدمت که خیلی بزرگ شدی و خانوم شدی اینکه همه چیزو کم کم داری خودت درک میکنی و...می فهمی عزیزم روز پنجشنبه یه مراسم عزاداری بود که عزیز جون اینا وخاله اینا قرار برن .که عزیز وابجی وباباجون از صبح اومدن خونه ی ما منم اموزشگاه رو تعطیل کردم و.... عصر که داشتن میرفتن مراسم من نتونستم برم اخه گلم تو وسودا خواب بودین نمی تونستم تنهاتون بذارم.  عزیزبا بابایی وباباجون...رفتن موقع برگشتن خاله کوچیکه ی بنده هم اومده بودن شام خونه ی ما که با دخترش زهرا جون کلی بازی کردین شده بودین4تا سودا.پریا زهرا وسویل جونی. بعد شام هم خاله بزرگه ی بنده اومدن وکمی نشستیمو .... بعد همه رفتن و تو هم ک...
21 آذر 1391

امروز وخودم تعطیل کردم

سلام گلم امروز حال اموزشگاه رفتنو ندارم یکمی هم می خوام کار خو.نه انجام بدمو ....... نمیدونم از کجا باید شروع کنم هنوزم خوابم میاد . سویل هم داره پلنگ صورتی تماشا میکنه میگه: مامان لطفا برام قهوه بیار میگه :مامانی بخاطر من نمیری اموزشگاه بخاطر اینکه من گریه نکنم؟؟ فعلا بای ...
20 آذر 1391

سلام سویل جونم

سلام عشقم......... امیدوارم حال همه ی دوستان خوب باشه.ببخشید که چند وقت بودنبودم البته اگه راستشو بخوایین سرم خیییلی شلوغه اخه از10 صبح میرم اموزشگاه تا3بعداز ظهر وقتی هم میرسم خونه نهارمو می خورمو وکمی استراحت وبعدشم که کمی از کارهای روزمره وپخت وپزو.......خودتون میدونین دیگه دخمل گلم هم که خییلی خوب صبح ها میره پیشه مامان جونش میمونه تا مامانی با خیال راحت بره کلاس.3روزه کمی تب داری و.... دیروز وقتی از کلاس اومدم داشتی گریه میکردی که وقتی منو دیدی زود پریدی بغلم وگفتی:مامانی دلم برات تنگ شده بیا بریم خونمون بخوابیم منم تا اوردمت خونه داروهاتو دادم خوردیو خوابندمت. عزیزم امروز 2شبه که کمی تب داری منم داروهاتو مرتب میدم تا ز...
1 آذر 1391
1